بذار مرهم بذارم روي زخمات بذار بارون اشك من بشوره غبار غصه ها رو از سراپات بذار سر روي سينه م گريه سر كن از او شب گريه هاي تلخ هق هق (( بذار باور كنم يه تكيه گاهم ))براي غربت يه مرد عاشق رها از خستگي هاي هميشه ، باورم كن ((بذار تا خالي سينه م برات آغوش باشه ))برهنه از لباس غصه هاي دور و ديرين بذار تا بوسه هاي من برات تن پوش باشه تو با شعر اومدي ، عاشق تر از عشق چراغي با تو بود از جنس خورشيد كدوم توفان چراغو زد روي سنگ كتاب شعر و از دست تو دزديد كدوم شب ، از كدوم صحراي قطبي غريبانه توي اين خونه اومد شبيخون كدوم رگبار وحشيشب مقدس ما رو به هم زد بگو اي مرد من ، اي مرد عاشق كدوم چله ازين كوچه گذر كرد هنوز باغچه برامون گل نداده كدوم پاييز ، زمستونو خبر كرد بذار سر روي سينه م گريه سر كن از اون شب گريه هاي تلخ هق هق بذار باور كنم يه تكيه گاهم براي غربت يه مرد عاشق