آخرين ستاره ي آسمان راشمردم اما شمردن زيبايي تو را نمي توانممن تاخانه ي غروب خورشيد پيش رفتماما هيچگاه خانه ي تورانديدمديشب خوابت راديدمنه زيباييت نه خانه اتفقط حسرتي كه چراخواب زندگيه هميشه گيم نبودچراخوش ترين لحظات زندگي دريك خواب كوتاه خلاصه شدهمي خواهم براي هميشه بخوابمهيچ چيزمهم نيست فقط تو