• وبلاگ : .:. ياغي ترين .:.
  • يادداشت : رقص مرگ برگ
  • نظرات : 5 خصوصي ، 26 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    فبل از سقوط همه ي آرزويش گفتن دردي بود که از دل مي کشيد....

    آرام آرام نا اميدانه گذشت همه ي لحظه هاي اميد....

    و او هم چنان رنگ پريده تر مي ماند .....

    مي تر سيد از نگفتن آنچه بر اوست که بگويد ...

    داد زد در مه ي گوش ها پيچيد ...دوباره ماند بي جواب بي جواب....

    آخر نگاهش با نگاه زمين گره خورد ...

    غصه نخور..... برگرد ....برگرد و برايم بگو....و به من بر گردان آنچه تو را آموختم