تاريك بود، فانوسم را باد شكسته بود
و كلبه ي دلت نزديك
مهمان نوازي كردي و
اين شد كه هر شبم فانوس شكست و باز مهمانت شدم...
عالي بود واقعا زيبا و شايد زيبا تر از هر بار. دير خبرم كردي منم سرم به پروژه ها گرم بود نبودم. ولي خيلي دوسش داشتم. مرسي ...