• وبلاگ : .:. ياغي ترين .:.
  • يادداشت : زندگي ....
  • نظرات : 4 خصوصي ، 44 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     

    سلام دوست عزيز.

    مرسي از اين كه به وبلاگ من سر زديد.

    شعر بسيار قشنگي بود.

    بازم به من سر بزنيد.

    اميدوارم هميشه موفق باشيد.

    وبلاگ خيلي جالبي داري. به دلتنگي هاي من هم سر بزن...خوشحال ميشم ببينمت. منتظرم.

    خاطره ها هيچ وقت بد نميشن ..... چون از دل آدما ميان بيرون .... از دل خود خود آدما ...... من بازم منتظرشون هستم .

    منتظر حضور زيبايتان هستم

    اين حال من بي توست
    بغض غزلي بي لب
    افتاده ترين خورشيد
    زير سم اسب شب
    اين حال من بي توست
    دلداده تر از فرهاد
    شوريده تر از مجنون
    حسرت به دلي در باد
    پيدا شو که مي ترسم
    از بستر بي قصه
    پيدا شو نفس برده
    مي ترسه ازت غصه
    بي وقفه ترين عاشق
    موندم که تو پيداشي
    بي تو همه چي تلخه
    بايد که تو هم باشي

    منظومه عشق

    سلام عزيز ! مرسي از قدم رنجه ات . شادم كردي .

    نمي دانم هاي تو... مرا مي بردبه وسعت نا مرئي خاطره ها

    تا نوازش دهد ، خاطرات بودني قديم را...

    سلام
    بکوش تا زيبايي در نگاه تو باشد نه در آنچه که مينگري آينده متعلق به کساني است که زيبايي روياهاي خويش را باور دارند من به خورشيد اعتقاد دارم, حتي اگر ندرخشد من به عشق اعتقاد دارم, حتي اگر تنها باشم من به خدا معتقدم, حتي اگر ساکت باشد دل احمق در دهانش است و دهن دانا در دلش
    موفق باشي
    آفرين به ريحانه جون. . . .قشنگ بود موفق باشي

    بذار مرهم بذارم روي زخمات
    بذار بارون اشك من بشوره
    غبار غصه ها رو از سراپات
    بذار سر روي سينه م گريه سر كن
    از او شب گريه هاي تلخ هق هق
    (( بذار باور كنم يه تكيه گاهم ))
    براي غربت يه مرد عاشق
    رها از خستگي هاي هميشه ، باورم كن
    ((بذار تا خالي سينه م برات آغوش باشه ))
    برهنه از لباس غصه هاي دور و ديرين
    بذار تا بوسه هاي من برات تن پوش باشه
    تو با شعر اومدي ، عاشق تر از عشق
    چراغي با تو بود از جنس خورشيد
    كدوم توفان چراغو زد روي سنگ
    كتاب شعر و از دست تو دزديد
    كدوم شب ، از كدوم صحراي قطبي
    غريبانه توي اين خونه اومد
    شبيخون كدوم رگبار وحشي
    شب مقدس ما رو به هم زد
    بگو اي مرد من ، اي مرد عاشق
    كدوم چله ازين كوچه گذر كرد
    هنوز باغچه برامون گل نداده
    كدوم پاييز ، زمستونو خبر كرد
    بذار سر روي سينه م گريه سر كن
    از اون شب گريه هاي تلخ هق هق
    بذار باور كنم يه تكيه گاهم
    براي غربت يه مرد عاشق

    وقتي دلم به سمت تو مايل نمي‌شود
    بايد بگويم اسم دلم دل نمي‌شود
    ديوانه‌ام بخوان که به عقلم نياورند
    ديوانه‌ي تو است که عاقل نمي‌شود
    تکليف پاي عابران چيست؟ آيه‌اي
    از آسمان فاصله نازل نمي‌شود
    خط مي‌زنم غبار هوا را که بنگرم
    آيا کسي زِ پنجره داخل نمي‌شود؟
    ...
    مي‌خواستم رها شوم از عاشقانه‌ها
    ديدم که در نگاه تو حاصل نمي‌شود
    تا نيستي تمام غزل‌ها معلّقند
    اين شعر مدتي‌ست که کامل نمي‌شود

    به من نگاه كني شعر تازه ميگويم

    كه در نگاه تو بازار شعرها گرم است.......

    ممنون از لطفت.ياد اين شعر افتادم وقتي پست رو خوندم.

    سلام ... ممنون كه به من سر زدي.. وبت زيباست ...به حرفت گوش كردم و

    اپديت كردم...بازم بهم سر بزن.

    سلام وبلاگ قشنگي داري اگه با تبادل لينک وافق هستيد برام کامنت بزار حتما وبلاگ شما رو لينک ميکنم يا حق

    سلام

    ممنون از حضورتون

    غزل لطيف و زيبايي بود

    موفق باشيد

    دورد بر دوست عزيزم. شعر زيبايي بود. عشق و ديگر هيچ . ممنون كه سر زدي يه روز رو تعيين مي‏كنم و تو وبلاگم مي‏نويسم. موفق باشي
     <      1   2   3      >