بهمني رو تو يه شب شعر ديدم

از ميون خيل جمعيت دويدم طرفش و پيشانيش رو بوسيدم

گفتم ديشب غزل رو به خواب ديدم

ناراحت بود

ميگفت به يكي بدهكاره

فقط مي خواستم يه بوسه از بدهيشو ادا كنم...

.

.

دوست داشتي بيا پيشم

سلام

ممنون از حضورتون

شعر زيبايي بود

موفق باشيد

سلام دوست عزيز

خيلي فجيع قشنگ بود

موفق باشي و شاد هميشه

سلام دوست عزيزم.

مرسي از اين كه قابل دونستيد و به وبلاگ اين حقير اومديد.

وبلاگ قشنگتون رو ديدم شعر هاي زيبايي مي نويسيد. تبريك ميگم.

بازم به من سر بزنيد خوشحال ميشم.

اميدوارم هميشه موفق و شاد و سر حال باشيد.

سلام .... با اينكه اصلا و اصولا حوصله ي شعر خوندنو ندارم اما اينو خوندم .... خودشم باحال خوندما .... برا يه نفرم داشتم ميخوندم ... خلاصه كه قشنگ بود ...

اميدوارم خاطره نويسي رو بيشتر از شعر تو وبتون ببينم ..... فعلا .

سلام. . .

مرسي از حضورتون . . .

شعر زيبايي رو انتخاب كرديد و نموشتيد...

شاد باشي تا هميشه.....

سلام

از لطفتون ممنون .. خوشحال شدم ....

شعر قشنگي بود ... حس و حال خودم بود ..

365 آرزو و افسوس و درد هماه خودم دارم و هنوز هم خواهم داشت .. منتظرم براي 365 درد ديگه ...

هميشه موفق و پيرزو باشيد

خدانگهدار

با سلام و تبريك سال نو

ممنون كه بهم سر زدين و بايد بگم كه شعرهاي قشنگي دارين راستي كلمه ياغي كه به كار برده بودي منو ياد يه شخصي انداخت كه ديگه مدتها بود بهش فكر نمي كردم اخه هميشه منو به اسم ياغي صدا مي كرد بهر حال

اميدوارم كه موفق باشين هميشه

ياغي ترين ستاره آسمون شما هستين؟

سلام. سال نو مبارك. ببخشيد كه انقدر دير اومدم. و ممنون كه بهم سر زده بودين. براتون سال خوبي آرزو ميكنم همراه با آرامش و بهروزي. به روزم. دوست داشتين سر بزنين.

سلام محمدرضا خان

خوبي

كجايي از هفت فروردين تا حالا منم بهانه ام مسافرت است اما به وبلاگم سر بزن آپ ديتش كردم ...

سلام ...

اين تاخير طولاني رو بذارين به حساب نبودن و زندگي كردن چند روزه پشت كوه‏ها .. !

اين شعر .. انگار مي‏خواست يه چيزي بگه شبيه به هموني كه خواب گريز گذاشته بود ... // قصد جان مي‏كند اين عيد و بهارم بي‏تو ..... // شايد حرف‏شون دقيقا يكي نباشه ... ولي خالي از شباهت هم نيستن .....

راستي .. خوشحالم كه سلام آخر و ...

خوب باشين و موفق‏تر .. شايد همين ...

« يك نگاه مهربان » خدمت و محبت ، // اين دو لذت شريف را //آفريدگار مهر ، //گوهر نهاد آدمي شناخته ست . * رهروي ، شنيد و گفت : // كار عاشقان ِ پاكباخته ست ! // گفتم : اي رفيق راه ، //يك نگاه ِ‌ مهربان كه از تو ساخته ست ! « فريدون مشيري »